به من اطلاع بده!

با کلیک بر روی "Allow" از تخفیف ها و پیام های سایت مطلع شوید.
user-avatar
فهیمه محمددوست

همسرم بهم خیانت میکنه

دسته بندی: خیانت
#دروغ_همسر #خیانت
2 1472 4 سال پیش
سلام
وقتتون بخیر من ۲۶ سالمه ازدواج دومم هست همسرم ۳۲سالشه ازدواج دومشه ۶ ساله ازدواج کردیم سه سال اولم مشکل داشتیم مثل همه یسری خصوصیات بد و بچگانه داشت که با کلاسای روانشناسی و صحبتای که خودم باهاش میکردم خیلی تعغییر کرد ولی خیانت شو ندیده بودم تا اینکه دیدم مدام دوروغ میگه سرش تو گوشیه باهام جایی نمیاد دوسداره من خونه نباشم بهش شک کردم و چند روز بعدشم دیدم اقا بهم خیانت میکنه همه چیزو تو تلفنش دیدم باکسی که درارتباط بود شوهر داشت فقط درحد چت و پیم و عکس باهم بودن.اولش انکار کرد کتکم زد دید که گذاشتم رفتم گفت برگرد اشتباه کردم گفت همه چی و درست میکنه اشتباه کرده منم برگشتم چون دوسش داشتم اما نتنها درست نکرد مرض شکاک بودنم به جونم انداخت اصلا بهش اعتماد نداشتم هردفعه که ددوروغ میگفت پی شو میگرفتم وباز به خیانت میرسیدم هر دفعه با یه ادم جدید باز گفت پشیمونه اشتباه کرده ..باز موندم باخودم گفتم اگه قراره بمونم پس باید کمکش کنم خوبشه به روش نمیاوردم هرکار میکردم که حالمون خوب باشه اگه یکبار یاداور کاراش میشدم کتکم میزد تا اینکه بازبهش شک کردم گوشیشو دایورت کردم بازم مچشو گرفتم شد دفعه سوم و..هر دفعه تکرار شد رومون باهم باز شده بود تا بهش میگفتم خیانت کردی ایناهاش.. کتکم میزد و بعدش میگفت دست خودش نبوده تنهام نزار از دستش خسته شده بودم گذاشتم رفتم هیچوقت فکرشو نمیکرد که ولش میکنم بعد یک هفته اومد به التماس که برگرد بی تو نمیتونم ..تازه میفههم چقد دوستدارم و از این حرفا منم برگشتم اما مثل قبل دوسش ندارم اصلا بهش اعتماد ندارم خودش میگه که اونموقع نمیدونسته تا این حد عاشقمه الان فهمیده و نمیخواد ازدستم بده .منم تو این بیست روز چیزی ازش ندیدم خیلی باهاش صحبت کردم که بگه درد خیانت کردنش چیه فکر کنه رفیقشم مشکلشو بگه ..اما میگه نمیدونم چرا اینکارو میکنم هردفعه ..فقط میگه نمیخوام ازدستت بدم نمیخوام زندگیم خرابشه. بنظرتون حرفاش حقیقته واقعا پشیمونه چون هربار میگفت اشتباه کرده وباز تکرار شده شش بار خودم دیدم ..ولی ابراز پشیمون بودنش تا این حد نبود ..خواهش میکنم کمکم کنید نمیدونم باهاش بمونم یا جدا شم واقعا بریدم چون تا به امروز همیشه پشتش بودم حقم خیانت نبود خودشم قبول داره همه تو این مدت بهم گفتن ولش کن ارزش موندن نداره اما نتونستم دوسداشتنم خیلی کمرنگ شده مثل سابق دلکندن ازش برام سخت نیست اما ترس دارم بمونم از رفتن و جدایی هم میترسم چون قبلا تجربش کردم برگشتم اما اگه دوباره ببینم که اینکارو کرده واقعا نابود میشم لطفا کمکم کنید این ادم واقع دلش میخواد خوبشه یا باز داره گولم میزنه..اینبار باز تکرار شه باید چکار کنم..درضمن خانواده من از همون اول با ازدواجمون مخالف بودن ..به خاطر همین راه برگشت کنار اونا رو ندارم پشتوانه ای هم ندارم یجورایی مجبور به موندن شدم سوا دوسداشتنش .و همسرم همیشه از این موقعیتم سواستفاده کرده ..لطفا راهنماییم کنید..
لطفا پیش از ارسال نظر و یا پاسخ، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
لطفا حتما به صورت فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی باشد منتشر نمی شوند و حذف می شوند.
نظراتی که شامل تبلیغ به صورت لینک، نام شرکت، اشخاص خاص باشند منتشر نمی شوند.
شما میتوانید تجربه خودتان را از یک موضوع را به صورت نظر در اینجا درج کنید، و یا میتوانید از تجربه دیگران استفاده کنید.
نام و نام خانوادگی من را به دیگران نمایش نده
یاسمن اکملی

دوست عزیز هرچی حساس تر باشید ب مسایل بدتر میشه همه چیز من اصلا ب خیانت توجه نکردم و هیچوقت هم ندیدم الان در زمان فعلی خیانت خیلی زیاده زندگی تون رو از دست ندید باتوجه به سن و شرایط خانواده که گفتین. خودتون مشغول موضوعی کنید و از قضیه خیانت و فکر ب اون فاصله بگیرید.

پاسخ 4 سال پیش

سلام به شما دوست عزیز متاسفم به خاطر مسئله ای که در زندگی شما پیش آمده واقعیت اینه که خیانت به هرشکلی تلخ و عذاب آوره و اصلا توجیح مناسبی نیست. اما عکس العمل هر فرد در مقابل این مسئله ممکن است متفاوت باشد.یعنی بعضی ها خیانت را یک گذر از خط قرمز ممنوعه میدانند و معتقدند همه چیز رابطه زیر سوال رفته و جای هیچ بخششی وجود نخواهد داشت و احتمالا جدا میشوند، دسته دیگر ممکن است اهمیت زیادی ندهند و این موضوع را راحت تر بپذیرند و به زندگی مشترک خود تحت هر شرایطی ادامه دهند،برخی هم به دنبال جبران ممکن است دست به اعمال غیرمنطقی بزنند،اما دسته بعد به جای واکنش های افراطی و غیر منطقی سعی میکنند رابطه را واکاوی دقیق تری کنند و علت یابی کنند که چرا طرف مقابل به من خیانت کرده و از من چه انتظاراتی داشته که کوتاهی کردم؟ و چند درصد از عامل این اتفاق من هستم؟ یعنی به جای فرافکنی علت را کمی در خود هم جست و جو کنیم. معمولا وقتی سعی کنیم با دید بازتری به مسئله نگاه کنیم و حق به جانب برخورد نکنیم رفتارمان تغییر خواهد کرد.شما در این مورد 2 راه بیشتر ندارید یا ببخشید و به زندگیتان ادامه دهید و یا اینکه جدا شوید. اگر تصمیم به بخشش گرفتید در تمام رفتار و اعمالتان بخشش باید وجود داشته باشد و از طعنه و کنایه و زخم زبان و نبش قبر نباید خبری باشد. ورفتارتان باید حکایت از بخشش و اعتماد باشد و گرنه میتواند به زندگی شما آسیب وارد شود. برای حل این بحران میتوانید به یک روانشناس هم مراجعه کنید شاید بیشتر بتونن کمکتون کنند.

پاسخ 3 سال پیش