خانواده میگن خواستگارت شکاکه و به ازدواجمون راضی نمی شن

من دختر 27 ساله لیسانس پرستاری و شاغل در مراکز درمانی هستم وضع مالی معمولی دارم. یک خواستگار دارم که ب مدت 2 سال ما باهم در ارتباط بودیم در روزای اول رابطه ب علت مولتی پارتنر بودن من ایشون مچ من و گرفت و نسبت ب من بی اعتماد شد.
بعد از گذشت 2 سال الان اعتماد این آقا برگشته و به مرور زمان و با کمک مشاوره رفتن های باهم و جداگانه کم کم اعتماد ایشون برگشت.
هر چند که در طی این مدت من مدام زیر آبی میرفتم و مچم و میگرفت. ولی با این همه باز بهم فرصت میداد. تو این چند ما اخیر دیگه من زیر آبی نرفتم و کلا بهم اعتمادش برگشته.
به من خیلی احترام میذاره من و خیلی دوست داره. این هارو تو رفتارهاش ثابت کرده و اینک الان قصدش رو به طور جدی با خانواده درمیون گذاشته و از من اجازه می خواد ک بیاد خواستگاری. ولی خانوادم به شدت مخالفن و میگن شکاکه و بعدها ب مشکل می خوری و کلا کار به تهدید رسید از سمت خانوادم.
ولی من دوسش دارم و نمیدونم چکار کنم. اون به من کمک کرد از مولتی پارتنری در بیام، راه زندگیم و پیدا کنم. بهم دوست داشتنش و ثابت کرد و با من مثل یک پرنسس رفتار میکنه.
از شما می خوام بهم بگین چجوری خانوادم و قانع کنم؟