کلوپ دانشجویان هنر زن بودن

با سلام خانمی 41ساله‌و همسرم 38 ساله دو فرزند دارم‌ 4 و 8 ساله از همون اول زندگی‌همسرم شبها مدام تو شبکه های مجازی مختلف با دوست و آشنا و دخترهایی که قبلا‌ میشناخت چت میکرد هر چی دلیل کارش‌رو‌میپرسیدم‌ چیز قانع کننده ای نمیگفت میگفت کاری نمیکنم و بهونه‌گیر و فحاشی هستن و زود عصبانی میشن از اول بیکار همش تو خونس بیشتر مشکل منم همینه و الان بعد از 8ماه که پدرش فوت کرده بدتر شده مدت 6 ماه با دخترعموی مادرم‌که زن 50ساله مطلقه است چت میکنه و خبر میبره میاره کلا از چیزی که هست خیلی بیشتر خودشو‌نشون میده و نمیدونم رابطشون تا چه حده‌ولی همش میگه میخوام برم‌ویلای شمال راه بندازم برم به عشق و حالم‌برسم من باید چکار کنم آیا به‌دختر عموی مادرم‌بگم این چجور آدمیه یا ولش کنم . لطفا راهنماییم کنید ‌پکیج هم چند ماهه تهیه کردم ولی تغییر رفتارم رو طعنه‌زده و میگه میدونم داری آموزش میگیری اینها جواب نمیده بزار برای بعدی

سلام خانم نصری‌. من کمتر از یک سال هست که ازدواج کردم.چندماه که آمدم کنار همسرم در خارج از کشور.(همسرمن قبل از من میخواست بادختری ازدواج کند که6 سال باهم دوست بودند و خیلی باهم و با خانواده های هم مشکل داشتندو نشد. بلافاصله بامن ازدواج کردند.) من امتحانی داده بودم که اگر قبول میشدم میتوانستم درآن کشورکارکنم و متاسفانه قبول نشدم.همین شد شوهر من رفت به سمت اون خانوم.و باهم چت میکردند. و من بعد از چندروز متوجه شدم. اما شوهرم نه تنها اظهارپشیمانی نکرد بلکه گفت اشتباه کردم تورا انتخاب کردم. الان هم گفته کارمیکنم تامهریه توراجور کنم و طلاقت بدهم.من یکباربا دختره دعوا کردم و اون خانوم قهرکردو رفت اما مجدد برگشت.حالا میخواهم به مادراون دختربگویم. (نمی دانم کار درستی هست یا نه؟؟ ) همسر من هم میگوید هرکاری دوست داری بکن اون خانوم باشه یا نباشه من تورا طلاق خواهم داد هم بخاطر اینکه تا جوان هستی ازدواج کنی و هم از مادرم بخاطر لجبازی هایی که داشت انتقام بگیرم (با اینکه خیلیی مادرش را دوست دارد). همچنین میگوید اگر با آن دخترازدواج کنم هم باز از او طلاق خواهم گرفت چون درطی 6 سال فقط دعوا کردیم و میدانم با او هم سازگاری ندارم. با فردی که علنا خیانت می کند چه کنم؟ البته قهر که می کنم من را بیرون میبرد در مورد مسائل مختلف صحبت میکند تا من هم درگیر حرفهایش بشوم و نظر دهم و آشتی کنم. اما به اون خانم هم خیلی جذبه دارد او را خیلی موفق میداند اما من را نه

سلام خانم نصری عزیز من زنی هستم که دو تا بجه دارم و همسر من مدتی است وارد یک رابطه عاطفی با زن متاهلی شده که یک دختر هم داره تلفنی و از طریق تلگرام باهاش ارتباط داره بخدا از وقتی فهمیدم از قضیه رو دیگه کاملا گیج شدم خیلی سردر گمم که چکار کنم زندگیمو نجات بدم توروخدا کمکم کنید که الان که این اتفاق افتاده من چکار باید بکنم بخدا دارم دیوونه میشم البته اینم بگم که منم کم کاریهایی داشتم و کمتر بهش رسیدگی عاطفی کردم و الان به خاطر شرایط بارداری ام هم رابطه جنسی کمی داریم اما الان که قصه این نفر سوم رو تو زندگیم فهمیدم کاملا گیج شدم و حاضرم هر کاری که شما بگید برای حفظ زندگیم بکنم خیلی دردناکه این وضعیت!!!

سلام خدمت همه ی دوستای خوبم.خانم نصری شما معجزه ی زندگی من هستین شاید باورتون نشه من الان 4یا 5 ماهی هست که پکیج رو تهیه کردم فقط و فقط نامزدی هدفمند رو تا الان دیدم وبهتون بگم که من سعی کردم که ویژگی های یه زن جذاب رو رعایت کنم و روی زبان بدم وبه قول خانم نصری روی این زبان 4.5 سانتیم کارکنم شاید من از اون 60 قانون 10 یا15 قانون رو رعایت کردن و کاااااااملااااا تغییر رو به وضوح میشه حس کرد.از خدا میخوام که خانم نصری وهمکاراشون همییییشه در اوج باشن با تنی سالمو لبی خندان.

سلام به شما که حامیان زنان کشورم هستید و من به عنوان یک دختری که وارد یک رابطه آشنایی شده مشکلاتی دارم و به راهنمایی شما اساتید نیازمندم.من دختری 35 ساله و آقایی که باهاشون آشنا شدم 32 سالشون هست و هر دو سابقه ازدواج نداریم .دلیل ورودم به رابطه این بود که ایشون بعد از حدود 5 سال که هر از چند وقت یکبار پیام میدادن و به صورت معمول سعی می کردن با من ارتباط بگیرن و من بی محلی می کردم سه سال پیش ابراز علاقه کردن و گفتن واقعا قصد ازدواج دارن من اول قبول نمی کردم و از اونجایی که ایشون ساکن مشهد هستن و من ساکن تهران با هم ملاقات حضوری نداشتیم و تنها در یک ماموریتی که به مشهد رفته بودم رفتاری از من سر زده بود که باعث شده بود ایشون پیگیر رابطه با من باشن.
خوب بعد از چند بار مکالمه تلفنی شرط من این بود که ایشون باید از طریق خانواده اقدام کنن و برای آشناییت بیشتر باید محرم باشیم، حتی دو بار با مادرشون صحبت کردم اما ورق زندگی ایشون برگشت و در شغلشون ورشکسته شدن خوب من به خاطر این اوضاع و چون قصد ازدواج داشت کمکش کردم تا وامی بگیره و بدهیاشو بده و از اوضاع بهم ریخته اون زمان خارج بشه، ایشون از شر بدهکاران خلاص شد اما متاسفانه به دلایل مشکل جسمی که دارن بعد از گذشت 3 سال هنوز نتونستن سرمایی برای شروع کار مجدد جور کنه و نمی تونه شغل اداری یا سازمانی هم داشته باشه و به همین خاطر هنوز نتونسته به خواستگاری بیان و تنها دلیلشم نداشتن شغل مناسبه و میگن من با شغل شاگرد خیاطی نمی خوام بیام خواستگاریت، نکته دیگه اینکه خانواده منم از این ارتباط مطلع هستن و میدونن مشکل ما، مشکل شغلی ایشونه و اینکه خانواده هامون از لحاظ اجتماعی و اعتقادی در یک سطح هستن و من برای اینکه بدونم واقعا این رابطه در چه سطحی هست چند اشتباه کردم
1. بدون اطلاع خانوادم با ایشون محرم شدم
2. در طی این سه سال چهار بار به دیدنشون رفتم در صورتی که ایشون به دلیل عدم استطاعت مالی و این که تهران جایی برای موندن ندارن تا حالا به تهران نیومدن
3. برای پرداخت اقساط وام کمکشون می کنم
4. با ایشون رابطه جنسی هم داشتم
من به عنوان یک دختر شخصیتی کاملا مستقل دارم با اینکه خونه دارم اما با خانواده زندگی می کنم از همه نظر تامینم و دلایلی که نیاز دارم به ایشون این موارد هست
1. نیازمندم تا به یک نفر عشق بدم کسی به غیر از خانوادم.
2. نیاز جنسی که بیشترش به خاطر مشکل روحی که داشتم بعد از کلی کار و تمرین کردن طی حدود 8 سال رسیدم به اینکه تو رابطه جنسی این مسله به نقطه قوت تبدیل میشه.
3. دوست دارم مادر بشم و براش کلی برنامه ریزی کردم.
این سه دلیل باعث شده اجازه بدم ایشون وارد حریم زندگیم بشه،جاهایی هم اشتباهات رفتاری داشتم،از اونجایی که هنر زن بودن بلد نبودم خیلی بهش بی احترامی کردم اما ایشون در کمال صبر بهم بی حرمتی نکرده و فقط بهم گفته اگر بودن با من برات خسته کنندس برو به زندگیت برس.
نداشتن شغل مناسب براش زجر آور شده و من نمی دونم چیکار باید بکنم و این سوالات برام پیش اومده
1. من میتونم بهش سرمایه کار بدم آیا این کار دراین نقطه آشنایی درسته؟
2. اگه با سرمایه ای که در اختیارش میذارم کارو شروع کنه بعدها باز از من توقطع اینو نخواهد داشت که مسولیتهایی که باید یک مرد به عهده بگیره ،من به عهده بگیرم ؟ از این موضوع خیلی واهمه دارم نمی خوام جایگاهشو به عنوان یک زن آمازون اشغال کنم . دوست دارم برای همسرم زن معشوغه باشم نه مثل جایگاه اجتماعیم یک زن آمازون
ببخشید اینقدر متنم طولانی شد باور کنید این سه سال مدیریت شرایط تنهایی انجام دادم و واقعا هیچکس نداشتم که بتونم ازش با خیال راحت راهنمایی بگیرم.

سلام متاسفانه سوالم هنوز جواب ندادین مجبور به رفتن پیش مشاور شدم میشه بگید با مردی که از لحاظ عاطفی وابسته زن دیگس چه باید کرد 3 سال ازدواج کردم و ی بچه 1 ساله دارم مردم اونقدر درگیر عاطفی این زنه که با وجود اثبات شیادی و بازم به سمت این زن مطلقه اشتیاق داره و گاهی تلفنی 40 دقه یواشکی بهش زنگ میزنه در حالی که کلا کم حرفه و اونقد حرف اصلا تو خونه با من یا هیچ کس دیکه نداره

سلام خدمت خانم نصری عزیز
خانم نصری، در خصوص ویس که در کانال تلگرام گذاشتید با موضوع رابطه جنسی قبل ازدواج آیا منظورتان بعد از عقد دائم است یا قبل از عقد خواهشمندم راهنماییم کنید چون حدود 6 ماه عقد دائم کردیم در این خصوص نگران شدم الان که انجام دادیم تکلیف چیست آیا باید از این به بعد تا برگزاری عروسی رابطه جنسی نداشته باشیم یا داشته باشیم محدود بعد اگر محدود باشد مسئله ای به وجود نمیاد توضیح بدهید لطفا که نگرانی بنده برطرف بشود. باتشکر

سلام به دوستان عزیزم،دوستان من یه سوال داشتم .شوهرمن اصلا طرف من نمیاد مثلا نشسته میرم پیشش میشینم میره جای دیگه،یا ایک شباک میخوایم بخوابیم پشتشومیکنه به من،یا اینک میره سرکار تاوقتیک بیاد خونه اصلا زنگ به من نمیزنه که حالمونو بپرسه مدام خکدم باید زنگ بزنم حالا خانم نصری گفتن که زیاد بهش نچسبید الان من باید چکارکنم؟راهنمایی میخوام

با سلام و عرض ادب
من و شوهرم 20 ساله باهم زندگی میکنیم شوهرمن خیلی بد دهن و بد اخلاقه و سر هر موضوعه ساده بدونه چونو چرا از کوره در میره و فورا عصبی میشه و هرچی از دهنش در میاد به من میگه اصلا تو جمعو غیرجمع نداره و براش مهم نیست جلو خانداده یا دوست یا مهمون هم باشه حرفه خودشو میزنه و فکر اونو نداره که کار زشتی میکنه در ضمن ناگفته نمونه که شوهر من به مشروب اعتیاد داره و مشروب مصرف میکنه و آدم بد دهن و بی مسولیت هستش و من کلا همه کارهای زندگی رو دوش خودم هست و حتی یک بار هم از من تشکر نکرده و حتی میگه تو واسه من چکار کردی در حالی که من خیلی تو زندگی از خودم مایه گذاشتم دوست داشتم یه بار به چشمش بیاد ولی اصلا درک نداره
خودمم هم خیلی سرد مزاج شده ام نمیدونم به خاطر اخلاق شوهرمه یا مشکل دیگه دارم
از شما پریسای عزیز میخام کمکم کنی و راهنماییم کنید تا زندگی خودمو بچه هام از هم نپاشه ممنون

خانوم نصری سلام من یک سال و نیمه که ازدواج کردم و بعد از عروسی فهمیدم دلیل اینکه همسرم از همون اوایل عقد باهام سرد بوده رابطه با فردیه که قبل از من تو زندگیش بوده... ما تا مرز طلاق و دادگاه هم رفتیم و من تازه فهمیدم دلیل کاراشو چون اون زن رو هم به تازگی ول کرده و به من زنگ زد و کارای شوهرمو گفت... نمی دونم من دچار تله بی ارزشیم که واسه این آدم هرزه هنوز دارم دست و پا می زنم یا واقعا راهی داشت زندگیم و من اشتباه کردم... جدا اگر امکانش هست می خوام باهاتون مشورت کنم چون من واقعا از طلاق می ترسم

با سلام و عرض ادب
من و شوهرم همیشه باهم مشاجره داریم و شوهرم خیلی بد دهن و بی درک هستش ودر روبط کلامی اصلا باهم سازگار نیستیم منو راهنمای کنید که باید چکار کنم که بتونم دل شوهرمو بدست بیارم و باهم صمیمی و راحت باشیم ممنون

سلام خانم نصری عزیز من در جلسه چهارم هنر زن بودن هستم.با اینکه ازدواج نکردم ولی با کسی هم ارتباط ندارم دارم خودم اصلاح میکنم.
توی این جلسه چیزهایی ک یاد گرفتم این بود وقتی با طرف مقابلم درباره یک موضوع بحثم میشه مشکلات و حرفای قبل بازگو نکنم وسعی کنم مشکلات و ناراحتی هارو دونه دونه حل کنم و از همه مهمتر توهین و فحاشی زمان دعوا(در رابطه های قبلی که داشتم در زمان دعوا به هیچ عنوان کوتاه نمی اومدم)نکنم.
توی این جلسه یاد گرفتم ک چطور با مردای که زود عصبی میشن چطوری رفتار کنم یجورایی باید محیط کنترل کنم و در زمان دعوا ب هیچ عنوان دهان ب دهان نشم . بدترین آفت جووون هر خانم و خصوصا من همین سوظن ک با کمک شما تونستم این سوظن بذارم کنار.خیلی هم راحت نبود ک حس سوظن کنار بذارم درد کشیدم اشک ریختم واسه تغییرم الانم تلاشمو زیاد کردم .تفاوت زن و مردهارو هم یاد گرفتم.خانم نصری عزیز حررفاتون آرووومم میکنم.