شوهر در دوران عقد تمام اختیاراتم رو گرفته
من۲۹ سالمه و فوق لیسانس دارم و کارمندم.پدرم فوت شده و درآمد مادرم زیاد نیست.
دو سال عقد کردم و هنوز مستقل نشدیم همسرم میگه که با هیچ کسی به جز خودم خرید نرو، بیرون نرو مهمونی نرو چون خودش دوست نداره بیاد فقط اگر واجب بود با پدر شوهرم میتونم برم حتی سوپرمارکت یا داروخانه.
خونه مادرت فقط میتونی چند ساعت بری شب میاد دنبالم ، خونه مادرت نمی تونی بمونی، اگر خونه مادرت مهمون بود نرو دوست ندارم.
البته یک سال با مادرم قطع رابطه کرده، خواب و خوراکم می خواد کنترل کنه.
هر وقت شیفت شب باشه حتما باید خونه پدرش باشم. گوشیمو چک میکنه، حساب بانکی چک میکنه ،کارت بانکی حقوقم پیش خودش نگه می داره،.
البته من کارمندم و تمام حقوقم خرج جهیزه و نیازهای شخصی خودم می کنم. البته دختر تو سری خوری نیستم باهاش انتقاد میکنم از رفتاراش ولی همیشه باعث دعوا و بحث میشه.
لطفا حتما به صورت فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی باشد منتشر نمی شوند و حذف می شوند.
نظراتی که شامل تبلیغ به صورت لینک، نام شرکت، اشخاص خاص باشند منتشر نمی شوند.
شما میتوانید تجربه خودتان را از یک موضوع را به صورت نظر در اینجا درج کنید، و یا میتوانید از تجربه دیگران استفاده کنید.
عزیزم بنظرم بطور جدی باهاش صحبت کن و بگو که این نوع برخورد اذیتت میکنه چون شما به اندازه ایی بالغ هستی که بتونی خودت خریدو سوپر مارکت بری . اگر این موضوعات اذیتت میکنه تا زمانیکه حل نشدن ازدواج نکن
گوش شنوایی نداره فقط دعوا
سلام عزیزم دوستانه بهشون بگو من یک انسان عاقل و بالغ هستم بهشون بگو اگه کسی با شما اینجوری رفتار کنه دائم کنترلت کنه چه حسی بهت دست میده دوست داری؟ بگو زندگیمون قشنگ است میخوایم کنار هم لحظه های قشنگی بسازیم زندگی زندان که نیست
پیش مشاور هم رفتیم ولی گفت اینا مشکل نیستن بخواین بجنگین کوتاه بیاین زندگی کنین ولی من انگار فقط باید کوتاه بیام
من بعنوان کسی که دراین شرایط بودم بهتون توصیه میکنم برخوردجدی باهاش داشته باشین منظورم دعوانیست مثلا وساطت یه شخص قابل قبول یابزرگتر اگر به رفتارش ادامه داد بدونین تاآخرعمر همینطور میمونه واین یه مورد بیماری هست خودت را نسوزون جوونیتو هدرنده پایه اول زندگی به اعتمادمتقابله اگه یک پایه بلنگه دیوار زندگیتون تا ثریا کج میره .