16 سالگی ازدواج کردم و الان بعد 6 سال دارم طلاق می گیرم
ممنون بابته همچین فضای خوبی که ایجاد کردین.
من تو سن ۱۶ سالگی به خواسته خودم با یکی از پسر های فامیل ازدواج کردم و الان بعد ۶ سال زندگی مجبور به طلاق شدم، به علت اعتیاد همسرم به شیشه.
من خیلی سعی کردم تا همسرم خوب بشه و برگرده به زندگی و بخاطره ممانعتم برای خوب شدنش از لحاظ روحی به شدت آسیب روحی خوردم.
بخاطره رفتارهایی که باهم داشت الان یکسال که برای جدایم اقدام کردم و الان بخاطره کاری هایی که براش انجام دادم و یادم میفته که باهام چیکارمیکرد هزار بار میسوزم.
به مشاوره هم رفتم. من همسرم رو یادم رفته اما خاطره های بدمو نمیتونم از ذهنم دور کنم و خیلی عذاب وجدان دارم برای دردسر هایی که تو این شرایط برای خانوادم متحمل شدم. همش با خودم تو ذهنم درگیرم. خیلی وقته هیچ چیزی خوشحالم نکرده
لطفا پیش از ارسال نظر و یا پاسخ، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
لطفا حتما به صورت فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی باشد منتشر نمی شوند و حذف می شوند.
مطالب مهم قبل از ایجاد سوال را بخوانید:
سلام عزیزم عزیزم شما برای زندگیت مسیر جدیدی انتخاب کردین خاطره هات که اصلا پاک نمیشن اما میتونی کمرنگ کنی توی ذهنت و از اون 6 سال زندگیت درس بگیری ببن تو میتونی 2 تا چیزو در نطر بگیری از گذشتت درس بگیری و قوی تر از قبل شروع کنی و بقیه زندگیتو به عنوان یه خانم قدرتمند ادامه بدی و قهرمان زندگی خودت بشی و یا اینکه هر لحظه به این فکر کنی که چرا عمرم از بین رفت و کاش های زندگیتو برای خودت بزرگ کنی و غصه بخوری و خودتو قربانی زندگی بدونی انتخاب کن میخوای بازنده باشی یا برنده ؟؟؟؟؟؟؟؟
عزیزم بابت تجربه تلخی که داشتی متاسفم. ولی همه ی ما ممکنه توی زندگیمون با این اتفاقات مواجه بشیم و چیزی که مهمه اینه در هر شرایطی ببینی چی به نفعته و به رشدت کمک میکنه . الان سنی که داری بهترین سن برای رشد و پیشرفته . مرور گذشته اگر برای درس گرفتن و تجربه باشه خوبه وگرنه فقط خودت آسیب میبینی سعی کن از الان اتفاقی که واست افتاده رو بپذیری و به فکر آینده ی بهتر و موفقیتت باشی . عذاب وجدان هم نداشته باش چون تو تلاشتو کردی اگر هم دیدی که واقعا حالت خوب نیست از یه مشاور کمک بگیر