باران دلبری
سلام
شوهرم تک پسره و هفت تا خواهر داره پدر هم نداره و منم تک دخترم!
شوهرم بخاطر مادرش خونه ای که خریدیم اجاره داده و من طبقه بالای خونه مادرشوهرم زندگی میکنم، همه کارای مادرش و دکتر بردنش با شوهرمه و اکثر کارای خواهراش مثل طلا خریدن و... شوهرم انجام میده!
شوهرم اکثرا بعد اومدن از اداره میره پائین و من بالا تنها میمونم که چون بچه دار نمیشیم تنهایی اذیتم میکنه وقتی هم پایین میرم مادر شوهرم با زخم زبان هاش اذیتم میکنن و چون به دامادهاش احترام میگذاره ولی به من اصلا احترام نمیگذاره من ناراحت میشم و رابطه شوهرم با خانواده من هم زیاد خوب نیست.
اصلا خونه بابای من سالی ۳ یا ۴ بار میره منم بخاطر اون زیاد دوست ندارم با خانوادش باشم و همه خواهراش همه مراسمات سال مثل یلدا یا چهارشنبه سوری... امثال اون با خانواده خودشون هستند و هیچکدوم خونه مادر شوهرشون نمیرن و شوهر منم دوست داره همیشه با خانواده اش باشیم و حتی اجازه نمیده من با خانواده ام مسافرت برم!
ولی با خانواده اون مسافرت میریم و من استرس زیاد میکشم و عصبی میشم؛
منم دوست دارم مثل خواهر شوهرام با خانواده ام باشم ولی اجازه نمیدن و من هر موقع خونه بابام برم بعد وقت اداری تنهایی میرم وقتی هم با شوهرم میرم خیلی عصبی و اخمو میشینه و حرف نمیزنه و منم بخاطر اون تنهایی خونه بابام میرم زیاد به حرف خواهرش و مادرش گوش میده
چیکار کنم؟ چطوری باهاش رفتار کنم؟
شوهرم تک پسره و هفت تا خواهر داره پدر هم نداره و منم تک دخترم!
شوهرم بخاطر مادرش خونه ای که خریدیم اجاره داده و من طبقه بالای خونه مادرشوهرم زندگی میکنم، همه کارای مادرش و دکتر بردنش با شوهرمه و اکثر کارای خواهراش مثل طلا خریدن و... شوهرم انجام میده!
شوهرم اکثرا بعد اومدن از اداره میره پائین و من بالا تنها میمونم که چون بچه دار نمیشیم تنهایی اذیتم میکنه وقتی هم پایین میرم مادر شوهرم با زخم زبان هاش اذیتم میکنن و چون به دامادهاش احترام میگذاره ولی به من اصلا احترام نمیگذاره من ناراحت میشم و رابطه شوهرم با خانواده من هم زیاد خوب نیست.
اصلا خونه بابای من سالی ۳ یا ۴ بار میره منم بخاطر اون زیاد دوست ندارم با خانوادش باشم و همه خواهراش همه مراسمات سال مثل یلدا یا چهارشنبه سوری... امثال اون با خانواده خودشون هستند و هیچکدوم خونه مادر شوهرشون نمیرن و شوهر منم دوست داره همیشه با خانواده اش باشیم و حتی اجازه نمیده من با خانواده ام مسافرت برم!
ولی با خانواده اون مسافرت میریم و من استرس زیاد میکشم و عصبی میشم؛
منم دوست دارم مثل خواهر شوهرام با خانواده ام باشم ولی اجازه نمیدن و من هر موقع خونه بابام برم بعد وقت اداری تنهایی میرم وقتی هم با شوهرم میرم خیلی عصبی و اخمو میشینه و حرف نمیزنه و منم بخاطر اون تنهایی خونه بابام میرم زیاد به حرف خواهرش و مادرش گوش میده
چیکار کنم؟ چطوری باهاش رفتار کنم؟
لطفا پیش از ارسال نظر و یا پاسخ، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
لطفا حتما به صورت فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی باشد منتشر نمی شوند و حذف می شوند.
نظراتی که شامل تبلیغ به صورت لینک، نام شرکت، اشخاص خاص باشند منتشر نمی شوند.
شما میتوانید تجربه خودتان را از یک موضوع را به صورت نظر در اینجا درج کنید، و یا میتوانید از تجربه دیگران استفاده کنید.
لطفا حتما به صورت فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی باشد منتشر نمی شوند و حذف می شوند.
نظراتی که شامل تبلیغ به صورت لینک، نام شرکت، اشخاص خاص باشند منتشر نمی شوند.
شما میتوانید تجربه خودتان را از یک موضوع را به صورت نظر در اینجا درج کنید، و یا میتوانید از تجربه دیگران استفاده کنید.
نام کاربر
سلام عزیزم ببین رابطه با خانواده ی همسر یه رابطه ای که شما نمیتونین قطع کنین اونها خانواده ی همسرت هستن اما شما میتونین طوری با سیاست رفتار کنین که بهتون احترام بزارن و شما تایین میکنین که هرکس چه رفتاری با شما داشته باشه و به نظر من من خودم از پکیج زنان باهوش خانم نصری استفاده کردم و خیلی در رابطه با سیاست های رفتاری کمک کرده حتما اونو تهیه کنین که بتونین چیزهای دیگه ای رو برای همسرتون جایگزین کنین که همسرتون اهمیت به شمارو و وقت گذرانی با شمارو بیشتر کنه
پاسخ
4 سال پیش