احساس میکنم کسی در زندگی همسرم هست
روانشناسها گفتن که مشکل روحی داره و به کودکیش برمیگرده ، همسرم خیلی مؤدبه و آدم با مسؤلیته نسبت به خرید و .. اما من خیلی عذاب میکشم انگار با برادرم زندگی میکنم و میتونم بگم توجه و محبت برادرم خیلی بیشتره به من.
نه حرفی نه مشورتی نه ابراز علاقه ای نه ارتباط عاشقانه ای(خیلی کم ماهی یکبار یا چندماه یکبار اونم با اعتراض من) نه مسافرتی هرچیم مسافرت رفتیم یا همش خواب بود یا یکاری کرده دعوامون شده بچه هم که نداریم چونکه تو آزمایشاتش نشون داد که اسپرمش مشکل داره
بغلم اگه بکنه معلومه زوریه ولی زبانی هی میگه من دوستت دارم عاشقتم، توی جمعمم هیچوقت تحویلم نمیگیره
من خیلی وقته میخوام از همسرم جدا بشم اما به اصرار اون و خانوادم موندم اما واقعا دیگه نمیدونم چکار کنم هرچی ام باهاش صحبت میکنم انگار با دیوار حرف میزنم
بعضی وقتا فکر میکنم کسی تو زندگیشه اما فکر کنم بخاطر این رفتارای خودشه هیچوقت نتونستم مچشو بگیرم.
واقعا نمیدونم چکار کنم سنم که بالاتر میره احساس میکنم تنهاتر از همیشم.
لطفا حتما به صورت فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی باشد منتشر نمی شوند و حذف می شوند.
نظراتی که شامل تبلیغ به صورت لینک، نام شرکت، اشخاص خاص باشند منتشر نمی شوند.
شما میتوانید تجربه خودتان را از یک موضوع را به صورت نظر در اینجا درج کنید، و یا میتوانید از تجربه دیگران استفاده کنید.
سلام به نظرم حتما با یک مشاور این موضوع را مطرح کنید
من هم نظرم اینه ک با یک مشاور زبده صحبت کنین. ب امید کانونی گرم
عزیزم اگه واقعا برای به دست اوردن زندگی دوباره با این فرد بارها تلاش کردیو باز بی ثمر بوده چرا وقت با ارزشتو براش صرف میکنی مسیر زندگیتو انتخاب کن و نترس و خانواده درسته حمایتت میکنن و میگن بمون و مدارا کن اما خودت فکر کن واقعا با این مدارا کردن تا الان چی عوض شده که دوباره بخواد بشه اینو بدون سختی که الان داری میکشی رو جدا هم بشی میکشی اما جده شدن برات ثمره داره چون جسم و روحت آزاد میشه و میتوتی مسیرت رو پیدا کنی امیدوارم خدا کمکت کنه و راه درست رو بتونی انتخاب کنی
سلام دوست عزیز تا همسرت خودش نخاد نمیتونی اونو درست کنی اون تو رو دوست داره ولی از بچگی یاد نگرفته دوست داشتن را ابراز کنه یاد نگرفته احساسات خودش را بروز بده به نظرم اون اگه متوجه ایراد خودش شده باشه ،بیشتر از شما داره زجر میکشه .به نظر من اگه خودش واقعا دوست داره با شما زندکی کنه و خودش را هم دوست داره تغییر بده کمکش کنید و ابراز علاقه ای که می کنه رو حساب زورکی بودن نزارین .البته اگه زورکی هم باشه بخاطر مقابله با شخصیت خودش هست نه بخاطر خواست شما.
سلام عزیزم ناامید نباش توکلت به خود خدا باشه دلسرد نشو ببین مردها مدلشون فرق میکنه بهش حق بده اون کارهای عاشقانه شاید بلد نیس چون توی بچگی کمبود محبت دیده توبراش جبران کن طلاق بگیری همین هم نداری وسربار کی باشی خودت یه مدت یک طرفه همش کارهای عاشقانه حرف های عاشقانه بزن روی روحیه شوهرت تاثیر میزاره و بعداز یک مدت میبینی ک درتقابل همون رفتاروباهات انجام میده چون یک مرد یک بار زیردست مادرش تربیت میشه یک بار زیردست زنش ترببت میشه زندگی شاد وباهیجان براش درست کن ازاونجایی ک بچه هم ندارید زندگی یه کم کسل کننده شده براتون که بامراجعه به پزشک زنان وتوکل به خدا و حستون رو خوب گرفتن خدا بهتون بچه بده زندگیتون زیرورو میشه وخیلی تغییرمیکننه به امید خدا