رابطه عاطفی با پاتنر

سلام، من دوسال توی رابطه عاطفی هستم که بعد یک سال رابطه جنسی داشتیم و من بکارت خودمو ازدست دادم، بعد ۴ماه افتادیم رو دور دعوا و خانوادش فهمیدن و گفتن: هرطوری که شما بخواین بهتون کمک میکنیم و ماتصمیم گرفتیم بمونیم. با اصرار خانواده اون باخانواده ما تماس گرفتن که برای خاستگاری بیان ولی خانواده من مخالفت کردن و گفتن چون هنوز کاری نداره نه. خانواده اونا بامن حرف زدن که ماهم خونشون پیش خودشون بشینیم، منم هربار که خودش بهم میگف میرفتم پیششون تا جایی ک هربحثی میکردیم خانوادش میفهمیدن و با راه کار ما اشتی میکردیم... پارتنر من به شدت ادم ساده و اهل شوخی و خندس ولی من نمیتونم توهرموقعیتی اینطوری باشم برای همین بهش گیرمیدادم که چرا فلان حرفو زدی فلان کارو کردی و دعوامون میشد ، اخرین بار توی تفریح دعوامون شد به طوری که هرکاری کردم دلشو به دست بیارم دادمیزنه میگه ولم کن خسته شدم ولی منو همچنان از طریق مجازی و دوستاش چک میکنه، خانوادش و دوستم باهاش حرف زدن میگه که دیگه خستم کرده نمیتونم بمونم ، اوایل بهش پیام میدادم زنگ میزدم جواب میداد اما خیلی سرد بود تا بهم گفت دیگه بهم پیام نده و بعد روز بعد گفت پیام بدی خطمو عوض میکنم منم دیگه پیام ندادم و توفضای مجازی همو دنبال میکنیم... نمیدونم باید چیکارکنم اخرین بار با دوست دختر دوستاش پارک بودم اومد گفت برین و اینا و اصلا منم نگاه نمیکردم اونم نگاهشو میدزدید... اصلاهم دوستای خوبی از نظرمن نداره و هروقت ما قهریم خیلی بهش نزدیک میشن و رفتاردوستاش اون تایم بامن بدمیشه...
من اصلا برای اتفاقی ک برام افتاده نگران نیستم موندم چون دوسش دارم اون همیشه همه جا هوای منوداشته همیشه حامی بوده حتی وقتی من باهاش بد بودم ...خیلی دلم میخواد این رابطه رو درست کنم...از رفتارام پشیمونم ولی توی شهرما مشاور خوبی نیست که بخوام کمک بگیرم ،برای مشاور شهر دیگه رفتن تلاش کردم ولی چون من یه دخترم شرایط رفتنشم نداشتم....