نام کاربر
سلام وعرض ادب
خانم نصری عزیز من دوره زنان باهوش تابستان۹۸ اصفهان شماروشرکت کردم. لطف کردین چند دقیقه هم باهام صحبت کردید که بی نهایت ممنونم.
من ۱۲ ساله ازدواج کردم و دختری ۸ ساله دارم، همسرم ۶ ماه از من بزرگتر هستن.
من از ابتدای زندگی مشترک سختیهای زیادی رو تحمل کردم و زندگیم دچار بحرانهای زیادی شد که خیلی مواقع توی این بحرانها از همسرم دور شدم. و ایشون جای اینکه چاره ای پیدا کنه و کمک کنه به بهبود رابطه مون دنبال رابطه دیگه ای رفت.
سه سال از ازدواج ما گذشته بود و در زمان بارداری من وارد رابطه مشروع با دختری شدن که وقتی من متوجه شدم یکسال گذشته بود و قول داد رابطه رو تموم کنه و البته بعد از یکسال بدون رضایت و اطلاع من با دختر دیگه ای که به قول خودش بهش پناه آورده بود نیازمند بود و شرایط خوبی نداشت ازدواج مجدد کرده.
و بعداز مطلع شدن من گفت که احساس دین میکنه و زندگیشو سر و سامون میده و رهاش میکنه و متاسفانه سرحرفش نموند و فرزندی هم از ازدواج سومش داره که باعث شده با اون خانم با وجودی که قول داد رها کنه همچنان در ارتباط باشه.
البته بیشتر وقتها کنار من و دخترم هست و بارها گفته دلسوزی بیجا کردم و پشیمونم و اشتباه کردم. من میدونم که باید روی رابطم با همسرم و حتی روی شخصیت خودم کارکنم وتلاش هایی هم کردم و میکنم،
اما گاهی خیلی احساس یاس میکنم و فکر میکنم که تلاش های من هیچ فایده ای نداره...
نمیدونم با این تردید چه کنم؟
اگه بتونید راهنماییم کنید واقعا ممنون میشم.
(البته همسرمن شرایط ایده آل مالی هم نداره و بار دو تا زندگی واقعا بهش فشار میاره)
خانم نصری عزیز من دوره زنان باهوش تابستان۹۸ اصفهان شماروشرکت کردم. لطف کردین چند دقیقه هم باهام صحبت کردید که بی نهایت ممنونم.
من ۱۲ ساله ازدواج کردم و دختری ۸ ساله دارم، همسرم ۶ ماه از من بزرگتر هستن.
من از ابتدای زندگی مشترک سختیهای زیادی رو تحمل کردم و زندگیم دچار بحرانهای زیادی شد که خیلی مواقع توی این بحرانها از همسرم دور شدم. و ایشون جای اینکه چاره ای پیدا کنه و کمک کنه به بهبود رابطه مون دنبال رابطه دیگه ای رفت.
سه سال از ازدواج ما گذشته بود و در زمان بارداری من وارد رابطه مشروع با دختری شدن که وقتی من متوجه شدم یکسال گذشته بود و قول داد رابطه رو تموم کنه و البته بعد از یکسال بدون رضایت و اطلاع من با دختر دیگه ای که به قول خودش بهش پناه آورده بود نیازمند بود و شرایط خوبی نداشت ازدواج مجدد کرده.
و بعداز مطلع شدن من گفت که احساس دین میکنه و زندگیشو سر و سامون میده و رهاش میکنه و متاسفانه سرحرفش نموند و فرزندی هم از ازدواج سومش داره که باعث شده با اون خانم با وجودی که قول داد رها کنه همچنان در ارتباط باشه.
البته بیشتر وقتها کنار من و دخترم هست و بارها گفته دلسوزی بیجا کردم و پشیمونم و اشتباه کردم. من میدونم که باید روی رابطم با همسرم و حتی روی شخصیت خودم کارکنم وتلاش هایی هم کردم و میکنم،
اما گاهی خیلی احساس یاس میکنم و فکر میکنم که تلاش های من هیچ فایده ای نداره...
نمیدونم با این تردید چه کنم؟
اگه بتونید راهنماییم کنید واقعا ممنون میشم.
(البته همسرمن شرایط ایده آل مالی هم نداره و بار دو تا زندگی واقعا بهش فشار میاره)
لطفا پیش از ارسال نظر و یا پاسخ، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
لطفا حتما به صورت فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی باشد منتشر نمی شوند و حذف می شوند.
مطالب مهم قبل از ایجاد سوال را بخوانید:
سلام لطفا به مشاور مراجعه کنید تا با در نظر گرفتن تمامی شراط راهنماییتون کنند برای ادامه زندگی با این فرد یا اینکه جدا بشید. بهترینا رو از خدا براتون میخوام .
پاسخ
3 سال پیش