خسته نباشید
من ۳ ساله که ازدواج کردم یک سال اول زندگیم خیلی سخت گذشت.
همسرم وقتی عصبانی میشد بهم سیلی میزد، فحاشی میکرد و رفیق بازی زیاد میکرد؛
ولی چون دوسش داشتم پاش وایستادم، الان دست بزن نداره رفیق بازی نمیکنه چسبیده به زندگی و کارش خیلی دوسم داره!
ولی من دیگه مثله اولای زندگیم دوسش ندارم و هر وقت بحثمون میشه به طلاق فک میکنم.
شاید الان یکماهه که من تو فکرم طلاق گرفتن و مجرد زندگی کردنم لطفا راهنماییم کنید.
ممنون
لطفا حتما به صورت فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی باشد منتشر نمی شوند و حذف می شوند.
نظراتی که شامل تبلیغ به صورت لینک، نام شرکت، اشخاص خاص باشند منتشر نمی شوند.
شما میتوانید تجربه خودتان را از یک موضوع را به صورت نظر در اینجا درج کنید، و یا میتوانید از تجربه دیگران استفاده کنید.
سلام-اگر خودتون هم واقعا متوجهید ک الان عوض شده و دوستون داره پس بچسبید ب زندگیتون و همه چی رو از نو بسازید...کتای رازهای عشق ورزی خیلی میتونه کمکتون کنه ک از اول همه چی رو بسازید پیشنهاد میکنم حتما مطالعه کنید
سلام دوست عزیز الان که انقدر همه چیز خوب است به جدایی فکر نکن خدا را شکر که از دوست داشتن ات انقدر تغییر کرده خدا را شکر کن بخاطر داشته هات روی خودت کار کن قدر زندگی تو بدون شما با جدایی حالت خوب نمیشه و مطمئن باش پشیمون میشی شما باید روی عزت نفس خودت کار کنی روی خودشناسی خودت کار کن
عزیزم وقتی میگی خوب شده بهش فرصت بده گذشته رو از ذهنت پاک کن و فکر کن تازه باش آشنا شدی سنی از ازدواجتون نگذشته گذشته رو ک بزاری تو گذشته بمونه و بخودت تلقین کنی ک زندگیمو و همسرمو دوست دارم همه چی خوب میشه موفق باشی خانومی
دوست عزیزم..میدونم که واست سخته که بخوای بی احترامی هاش رو از یاد ببری... من فکر میکنم که شوهرت ارزش زندگی کردن با تو رو تازه فهمیده و متوجه شده که دوست داره و اون رفتارهای نادرست رو کنار گذاشته. پس هم به خودت فرصت دوباره بده و هم به اون... عشق حقیقی رو میشه دوباره ساخت،به شرطی که به خودت و به شوهرت ایمان داشته باشی
من فکر میکنم شما کار های شوهرتو واسه مدتی فراموش کردی ولی نبخشیدیش به نظر من شما سختی های زندگیتو پشت سر گزاشتی و شوهرت هم متوجه اشتباه اش شده که رفتار های زشت اش رو ترک کرده حالا فقط باید به رضای خدا ببخشیش تا خدا هم شما رو ببخشد