لیلی علیزاده صفایی
باسلام وعرض ادب
در پروژه بی بی جون من سوالمو مطرح کردم ظاهرا اشتباه تصور شد عرض کردم از کارهای شوهرم عذاب میکشم با خانواده خودش ارتباط برقرار نمیکنه و اونها هم بمن تماس نگرفته و کاری با ما ندارند که این عمل باعث شده خانواده من اعتراض کنند چرا پسرشونو بیخیال شدند به شوهرم میگم در جواب به من میگه کاری نداریم باهاشون درجواب میگم مگه میشه اونهارو بیخیال شد حتی بهش گفتم بدون خانوادهات نمیتونم با تو زندگی کنم حال ازشما استاد محترم تقاضادارم راهنمایی بفرمایید که چکار میتونم بکنم شایان ذکر است خانم دوم این آقا هستم ایشون متارکه کرده بودند ممنون از لطف شما.
در پروژه بی بی جون من سوالمو مطرح کردم ظاهرا اشتباه تصور شد عرض کردم از کارهای شوهرم عذاب میکشم با خانواده خودش ارتباط برقرار نمیکنه و اونها هم بمن تماس نگرفته و کاری با ما ندارند که این عمل باعث شده خانواده من اعتراض کنند چرا پسرشونو بیخیال شدند به شوهرم میگم در جواب به من میگه کاری نداریم باهاشون درجواب میگم مگه میشه اونهارو بیخیال شد حتی بهش گفتم بدون خانوادهات نمیتونم با تو زندگی کنم حال ازشما استاد محترم تقاضادارم راهنمایی بفرمایید که چکار میتونم بکنم شایان ذکر است خانم دوم این آقا هستم ایشون متارکه کرده بودند ممنون از لطف شما.
لطفا پیش از ارسال نظر و یا پاسخ، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
لطفا حتما به صورت فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی باشد منتشر نمی شوند و حذف می شوند.
مطالب مهم قبل از ایجاد سوال را بخوانید:
نتیجهای یافت نشد.