عاشق مردی شدم که ازدواجش رو پنهان کرده بود ازم
مدتی هست که عاشق مردی شده ام که همیشه در رویاهام میدیدمش زمان شروع رابطه ایشون به من گفتن که مجرد هستن و من چون شناخت خانوادگی ازشون نداشتم فکر نمیکردم که اینجوری نباشه حتی از اطرافیانش هم سوال کردم اونا هم قسم خوردن که فلانی مجرده ولی بعد مدتی که من شدیدا به این اقا علاقه مند شدم و این اقا منو وابسته ی خودش کرد اعتراف کرد که ازدواج کرده و صاحب فرزند هستش اما هیچ محدودیتی برای وجود من در زندگیش نداره و حالا من نه میتونم از ایشون دل بکنم چون شدیدا بهش وابسته شدم و نه دلم میخواد که نفر سوم زندگیه دو نفر دیگه باشم لطفا منو راهنمایی کنید.ممنونم.
لطفا حتما به صورت فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی باشد منتشر نمی شوند و حذف می شوند.
نظراتی که شامل تبلیغ به صورت لینک، نام شرکت، اشخاص خاص باشند منتشر نمی شوند.
شما میتوانید تجربه خودتان را از یک موضوع را به صورت نظر در اینجا درج کنید، و یا میتوانید از تجربه دیگران استفاده کنید.
عزیزم بهترین تصمیم این هست که از ایشون جداشید تا باعث فروپاشی یک زندگی نباشید
عزیزم منم تجربه مشابه شما رو داشتم و متاسفانه انتخاب غلط باعث شد الان به شدت پشیمون و ناراضی باشم از زندگیم . من با همسرم مدت کوتاهی صیغه بودیم ولی از ابتدا قصد ازدواج دائم رو داشتیم و فقط محض آشناییت موقت عقد کردیم و من به ایشون علاقه مند شدم و از طرفی هم همه می دونستن که ازدواج کردم و یه روز اتفاقی شناسنامه دومش رو پیدا کردم و متوجه شدم زن داره و به من دروغ گفته . شروع به گریه و التماس که من خیلی وقته از اون دل کندم و جدا شدم و می خوام طلاقش بدم منم به خاطر علاقه و آبروم گفتم باید مهریه سنگین بزنی و حق طلاق و ... رو بدی بهم اونم قبول کرد . و باز مدتی بعد اومد گفت که زنش بارداره و باز همان آه و زاری و که من اون زن و بچه رو نمی خوام و اصلا وجودی براش ندارن و نخواهن داشت . خلاصه بعد قسم به قرآن و قول و مهریه سنگین عقد دائم کردم . کم کم متوجه شدم رفتارش سرد شده و مدام توی خودشه حتی توی بهترین لحظاتمون و الان که نزدیک به دو ساله ازدواج کردم شش ماهه زندگی من جهنم شده فهمیدم خانوادش توی گوشش خوندن برگرد سر زنت و بچت . زنت خبر نداره و اینو طلاقش بده و ایشون هم مخفیانه در حال کانال زدن و برقرار کردن رابطه و آشتی دوبارشون با زن و بچش بود. خدای من شاهده که بارها در باز کردم و خودم گفتم برو پیش زن و بچت با وجود اینکه زن عقدی و دائمش بودم ولی در نهایت اونی که زندگی و روح و روانش ضربه خورد من بودم نه کسی دیگه. خواهرانه بهت میگم به خاطر خودتم شده نکن . اینها شیاد هستن و بس.اینکه احساسات شما رو سپر و محافظ رابطش میکنه خیلی خطرناکه .اعتماد نکن . خوش بینانه هم نگاه کنی اگه جدا بشه نقطه مشترکشون یعنی همون بچشون روی زندگیت تاثیر منفی میزاره و مدام تنش و استرس برات ایجاد میشه.گوشات رو بگیر و به صدای دل گوش نکن
سلام،خواهر گلم بنظرم بهتر است که این آدم رو از دل و زهنت پاک کنی چون که این آدم به خانم عقدیش وفا دار نبود و تو رو وابسته خود کرده پس به تو هم وفا دار نخواهد بود و اگه یکی دیگه رو از خودت بهتر ببینه او رو هم وابسته خودش می کنه،بهتره آینده خودت رو به پای مرد هوس باز ازبین نبری
سلام عزیزم مطمینا عقل سلیم حکم میکنه که بااین مرد ازدواج تحت هیچ شرایطی صورت نگیره هم بخاطر دلیلی که خودتون گفتین و مهمتر ازهمه صادق نبودن این اقا و بازی کردن با احساسات شما و مطمین باشین هر چقدرم مرد خوبی باشه بعد از ازدواج شما دیگه حس اعتمادتون بهش کم میشه چون ازش تو این زمینه ضربه دیدین راههای قطع وابستگی رو از مشاورین بپرسین و خودتو گرفتارتر از این نکنین
سلام دوست عزیز من فقط ی سوال بپرسم از شما و اون اینه که با وجود اینکه از این مرد دروغ شنیدی و هیچ توجیهی برای کار ایشون وجود نداشته بازم دوست داری باش ادامه بدی.بنظرت این خودش محکم ترین دلیل برای فاصله گرفتن از فردی ک با شما صادق نبوده نیست؟ آیا دوس داری بازم دروغ بشنوی!!! عاقلانه تصمیم گرفتن در این شرایط خودش هنره
سلام دوست عزیز من فقط ی سوال بپرسم از شما و اون اینه که با وجود اینکه از این مرد دروغ شنیدی و هیچ توجیهی برای کار ایشون وجود نداشته بازم دوست داری باش ادامه بدی.بنظرت این خودش محکم ترین دلیل برای فاصله گرفتن از فردی ک با شما صادق نبوده نیست؟ آیا دوس داری بازم دروغ بشنوی!!! عاقلانه تصمیم گرفتن در این شرایط خودش هنره