نحوه توضیح شرایط جسمی خاص به فردی که داریم باهاش آشنا میشیم
من ۲۸ سالمه دارای تحصیلات عالیه هستم مقالات علمی دارم مسئله ای که من الان باهاش مواجه هستم اینه که من شبکیه چشمم ضعیفه یعنی اون سلول هایی که داخل شبکیه چشم همه آدم ها هست و باعث میشه در شب و نور کم دید راحتی داشته باشند در شبکیه های چشم من کم هست و همین باعث میشه که دید من در شب و نور ضعیف کم باشه.
من می خوام بدونم زمانی که می خوام با یک نفر آشنا بشم این مسئله را چطور بیان کنم که جمله من بار منفی نداشته باشه تا طرف توی ذهنش این قضاوت را بکنه که من محتاج دیگران هستم برای زندگیم بدون اینکه حتی به خودش زمان بده تا من رو بشناسه من حتی ظاهرمم چیزی رو مشخص نمیکنه کاملا عادی هست.
از یک طرف با خودم میگم تو جلسه اول این رو مطرح کنم ولی نمیدونم چطوری به همان دلایلی که بالاتر خدمتتون عرض کردم از یه طرفم میگم بزارم دو یا سه جلسه از قرار بگذره بعد بگم.
ولی مسئله ای که هست اینه که مثلاً وارد یک رستوران یا یک کافی شاپ یا هر جایی بشیم که نور آن فضا کم باشه من با مکس راه میرم تا چشمم به نور و محیط اون فضا عادت کنه و این باعث میشه طرف پیش خودش سوال پیش بیاد که چرا این همچین رفتاری رو میکنه و وقتی ازم سوال کنه باز هم مجبورم که شرایطو را براش توضیح بدم.
لطفاً راهنماییم کنید که چطور باید صحبت کنم راجع به این موضوع که غرور خودم هم پیشتر شکسته نشه و اینکه طرف تو ذهنش از من یک موجود ضعیف نسازه تو همون برخورد اول؟
لطفا پیش از ارسال نظر و یا پاسخ، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
لطفا حتما به صورت فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی باشد منتشر نمی شوند و حذف می شوند.
مطالب مهم قبل از ایجاد سوال را بخوانید:
سلام وقتتون بخیر به نظرمن بهتره همون آخرای جلسه ی اول گفته بشه چون اولا که مشکل خیلی بزرگی نیست و مثل اکثریت همون ضعیف بودن چشم تلقی میشه و دوم اینکه با نگفتن درجلسه ی اول از وقت و سلامت خودتون کم میکنید
سلام دوست عزيز هيچ انساني نميتونه باعث شكستت بشه مگر اينكه خودت اين اجازه رو بهش بدي و هيچ انساني نميتونه باورت را نسبت به خودت و دنياي زيبات تخريب كنه مگر اينكه خودت باور زيبايي نداشته باشي. همه چيز از وجود ماست اينكه من خودم را چطور ميبينم؟ من چقدر خودم را باور دارم؟ احساسات من نسبت به خودم و تمام مسائلي كه مربوط به شخص من هست چيست؟ وقتيكه تو با خودت دوست باشي و هر آنچيزي كه هستي را با تمام وجودت پذيرفته باشي و براي بهتر و در مسير رشد بودن تلاش كني و سعي كني در زندگيت به مسير درست خودت را هدايت كني، هيچ چيز مانعت نخواهد بود و هيچ قدرتي بالاتر از قدرت تو نخواهد بود كه منجر به شكست و يا تخريبت بشه.اول خودت بپذير كه اين من هستم با وجود تمام كم و كاستي ها و من خودم را همان چيزي كه هستم را دوست دارم و ميپذيرم و براي بهتر بودنم هميشه تلاش ميكنم.هر انساني بخواد وارد زندگيه شما بشه دوست داره حقيقت شمارا ببينه. صادقانه و با قدرت، هماني كه هستيد را نشان بديد و هر زماني كه احساس خوبي داشتيد و فكر كرديد زمان مناسبيه براي گفتن حقيقت، راحت بيان كنيد. از هيچ چيز هراسي نداشته باشيد و به خداي متعال نتيجه را واگذار كنيد. دوست خوبم سرت را بالا بگير و افتخار كن به هر آنچيزي كه هستي. وقتي با عزت نفس و با قدرت هر آنچيزي كه هستي را به نمايش بگذاري اونچيزي كه در چشم ديگران زيبا جلوه ميكنه و باعث ميشه تو را دوست داشته باشند ميدوني چيه؟صداقت تو، احساسات خوبت، باور زيباي تو نسبت به خودت حتي در اين شرايط، ايمانت، اميدت،صبرت...و اينقدر اين ها براي انسان ها و در چشم انساني كه در مقابلت ميشينه زيبا جلوه ميكنه كه نه تنها براي طرفت ديگه مسئله اي كه داري نقص به حساب نمياد بلكه تو را تشويق ميكنه كه در اين شرايط چنين نگاه زيبايي داريي و متعجب ميماني كه به چه چيزهايي فكر ميكردم و چه شد! اين است قدرت زيبا بيني و باور عميقت به خودت كه معجزه ميكنه و زندگي تو را معجزه گونه تغيير ميده.در صورتي هم كه انساني نتونست شرايط تو را به هر دليلي بپذيره بازم سرت را بالا بگير و ايمانت را به خودت و خالقت حفظ كن و بدون خداوند شخص مناسبي كه حق تو هست را در مسيرت قرار خواهد داد. زمانيكه نگاهت ، باورت ، ايمانت نسبت به خودت زيبا و خالصانه باشه تمام دنيا در پيشگاه تو تعظيم ميكنند و تو را دوست خواهند داشت. روزت بخير
سلام دوست عزیز به نظر من بگذارید تا سه جلسه طرفتون رو ببینید و اگر ازهم خوشتون اومد و به دلتون نشست در جلسه چهارم این موضوع رو مطرح کنید ، و اگر طرفتون پرسید چرا از همون اول بیان نکردید بگید این یه راز و یه مساله شخصی برای من بوده و دلیلی نداشت که تو همون جلسه اول که هیچ شناختی از شما نداشتم این مساله رو مطرح کنم ولی حالا که سه جلسه با هم بیرون رفتیم و شما را تا حدودی شناختم و می تونم بهتون اعتماد کنم این قضیه رو مطرح کردم ، معمولا اگر آقایی تو سه جلسه اول از شما خوشش اومده باشه این مورد رو می پذیره اگر هم که نه و این آقا نخواست که با دونستن مشکل در کنار شما بمونه شما پیش خودتون و وجدانتون همیشه راضی هستید که با صداقت پیش رفتید این حق اون آقا هست که بدونه ولی نه با اولین دیدار ، اجازه بدید به خدتون و در دیدار چهارم مطرح کنید ، همین طورمی تونید از آقا هم بپرسید که شما چطور آیا مطلبی هست که من باید در ورد شما بدونم. شاد باشید