نام کاربر
با سلام و تشکر از پریسا جون
مشکل من شکی هست که همیشه نسبت به همسرم دارم و اونم به خاطر خیانتی هست که ازش دیدم. البته خیانت که میگم فقط تلگرام در حد چت معمولی و اینکه دوسه بار خانمی رو سوار ماشین کرده و باهاش حرف میزده مطمئنم که هیچ رابطه جنسی دربین نبوده.
منم از طریق هک تلگرام همسرم موضوع رو فهمیدم. بعد از اینکه قضیه رو رو کردم و بهش گفتم کلی عذر خواهی کرد و این چیزا و قول که دیگه تکرار نمیشه.
ناگفته نمونه که من و همسرم روابط خیلی خوبی باهم داریم و تو این ده سال زندگی مشترکمون حتی یه دعوا هم نداشتیم خیلی بحث شدیدی بوده قهر سه ساعت بیشتر نبوده بینمون.
رابطه خیلی خوبی با خانواده هم دیگه داریم و کلا من نمیدونستم مشکل کجاست که این اتفاق افتاده. همسرمم گفت تو هیچ مشکلی نداری من اشتباه کردم و هیچ کس جز توT تو قلب من نیست اونم فقط واسه وقت گذرونی بوده و من دستمم بهش نخورده و این حرفا...
ولی مشکل من اینه که از اون به بعد با اینکه همسرم خیلی کم بدون من و دخترم که شش سالشه بیرون میرفت (البته قبلا هم همین طور بود) الان وقتی شیفت کاریش تموم میشه و یه سر از خونه میره بیرون من نگران و آشفته میشم و نمیتونم به رو خودم نیارم.
یا زنگ میزنم به بهانه های مختلف و ازش میپرسم کجایی یا تا نیاد خونه با خودم درگیرم.
دست خودم نیست نمیتونم بیخیالش بشم.
لطفا کمکم کنید.
مشکل من شکی هست که همیشه نسبت به همسرم دارم و اونم به خاطر خیانتی هست که ازش دیدم. البته خیانت که میگم فقط تلگرام در حد چت معمولی و اینکه دوسه بار خانمی رو سوار ماشین کرده و باهاش حرف میزده مطمئنم که هیچ رابطه جنسی دربین نبوده.
منم از طریق هک تلگرام همسرم موضوع رو فهمیدم. بعد از اینکه قضیه رو رو کردم و بهش گفتم کلی عذر خواهی کرد و این چیزا و قول که دیگه تکرار نمیشه.
ناگفته نمونه که من و همسرم روابط خیلی خوبی باهم داریم و تو این ده سال زندگی مشترکمون حتی یه دعوا هم نداشتیم خیلی بحث شدیدی بوده قهر سه ساعت بیشتر نبوده بینمون.
رابطه خیلی خوبی با خانواده هم دیگه داریم و کلا من نمیدونستم مشکل کجاست که این اتفاق افتاده. همسرمم گفت تو هیچ مشکلی نداری من اشتباه کردم و هیچ کس جز توT تو قلب من نیست اونم فقط واسه وقت گذرونی بوده و من دستمم بهش نخورده و این حرفا...
ولی مشکل من اینه که از اون به بعد با اینکه همسرم خیلی کم بدون من و دخترم که شش سالشه بیرون میرفت (البته قبلا هم همین طور بود) الان وقتی شیفت کاریش تموم میشه و یه سر از خونه میره بیرون من نگران و آشفته میشم و نمیتونم به رو خودم نیارم.
یا زنگ میزنم به بهانه های مختلف و ازش میپرسم کجایی یا تا نیاد خونه با خودم درگیرم.
دست خودم نیست نمیتونم بیخیالش بشم.
لطفا کمکم کنید.
لطفا پیش از ارسال نظر و یا پاسخ، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:
لطفا حتما به صورت فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید.
نظراتی که شامل الفاظ رکیک و توهین آمیز و بحث های سیاسی و قومیتی باشد منتشر نمی شوند و حذف می شوند.
مطالب مهم قبل از ایجاد سوال را بخوانید:
نتیجهای یافت نشد.