مادر شوهرم خیلی توی زندگیم دخالت میکنن

سلام
من سه ساله که باهمسر که سه سال باهم دوست بودیم عقدکردیم ،وبرای اولین بارکه رفتم خونه ی مادرشوهر بخاطر اینکه خیلی ازهم دور بودیم مجبور شدم برم اونجا پیش همسرم ولی باز رفتارهای زشت مادرشوهرمو دیدم و بخاطر همسرم کوتاه اومدم حتی یکبار خواست منو از خونشون بیرون کنه مادرشوهر من یه آدمیه که توی ریز تا درشت کارامون دخالت میکنه من همسرمو خیلی دوست دارم الان نزدیک عروسیمه فکر میکنه باید همه جا باشه و اگه نباشه یعنی اینکه من دارم همسرمو از مادرش جدا میکنم کلا داره زندگیمونو خراب میکنه مثلا اگه منو همسرم دوست داشتیم بریم خونمون جم جور کنیم مادرشوهرم حسابی شوهرشو پر میکنه که به من بگه که همه چی تموم شد زنگ بزن بابات بیاد از هم جدا شید بعد به همسرم میگم میگه اعصابش خردشده تنها کاری که ما تنهایی رفتیم انجام دادیم کارت عروسیمون بود که اون اومدن گفتن نمیخواد کارتتونو عوض کنید هزار دفعه خواستن زندگی مارو خراب کنن ولی همسرم بازم طرفدارشونو دیگه واقعا از این وضعیت خسته شدم تورو خدا کمکم کنید