هشدار: فقط کسانی روی لینک زیر کلیک کنند که می خواهند زندگی شان را تغییر دهند!
بعضیا میگن محبت زیادی به زن نکن یا اینکه محبت زیادی خوب نیست و حتی بسیاری بر این باورند که محبت زیادی ممنوع. تو این ویدئو دلایل اینکه نباید محبت زیادی داشته باشید رو بررسی می کنم.
همیشه گفتهاند که داشتن تعادل در رفتارها و اعمال بسیار مهم و ضروریست، زیادهروی در هر کاری، اشتباه است. مخصوصا در مهر و عاطفه و عشق ورزیدن. حتی رفتارهایی که کاملا صحیح هستند نیز با زیادهروی، کاملا غلط و نادرست میشوند، مثل محبت کردن، البته محبت زیادی که قطعا مثل هرچیزی که زیادش خوب نیست باعث دلزدگی و در بعضی مواقع حتی باعث خسارت های روحی و جسمی هم می شود. مهر و لطف نسبت به اعضای خانواده یا هر چیز دیگری اگر از حد معمول بگذرد نوعی مشکل به حساب میآید. محبت زیادی برخلاف تصور بسیاری نه تنها باعث عمیق شدن عشق نمی شود بلکه با مهر و عاطفه زیاد امکان از بین رفتن عشق هم وجود دارد.
بسیاری از ما در دورانی از زندگی خود در شرایطی قرار گرفتهایم که مجبور شدهایم بیش از حد با دیگران مهربان باشیم. تمام افرادی که میل به محبت بیش از حد دارند بدون توجه به اینکه چه مدتی با طرف مقابل خود زندگی کردهاند خصوصیات مشابهی دارند!
محبت زیادی یا دوست داشتن بیش از اندازه به معنای عشق عمیق نیست، بلکه به این معناست که شخص پیوسته به همسر یا کسی فکر میکند که دوستش دارد و شاید اسم آن را عشق میگذارد اما اینگونه رفتار دیر یا زود فرد را خسته و بیمار میکند. در واقع این نوع عشق ورزیدن همراه با زجر و عذابی است که گاه تحمل آن بسیار سخت و طاقتفرساست، ضمن اینکه در بسیاری موارد کسی هم که به او لطف بیش از اندازه میکنیم راضی و قدردان نیست.
دستکم اگر خودمان در این شرایط نبوده باشیم، حتماً با کسانی برخورد کردهایم که اینگونه رفتار کردهاند. مثلاً در جمع دوستانمان کسانی هستند که دائم به دیگران کمک میکنند، بدون اینکه درخواستی از طرف آنها شنیده باشند. آیا تا به حال فکر کردهاید که چرا عدهای اینگونه رفتار میکنند؟ درصد زیادی از این افراد به دلیل جلب توجه دیگران و نداشتن اعتماد به نفس کافی اینگونه رفتار میکنند.
آنها گمان میکنند اگر تا جایی که میتوانند به دیگران محبت کنند هیچوقت هیچکس از آنها ناراحت نمیشود و بدین ترتیب میتوانند همیشه رابطه خوبی با آنها داشته باشند، ولی متاسفانه اینگونه افراد به قدری برای دیگران وقت میگذارند که تقریبا از زندگی خود باز میمانند و دیر یا زود خسته و گاه افسرده میشوند.
باید بیاموزید هنگامی که کسی از شما کمکی نخواسته، پیشقدم نشوید. بگذارید دیگران خودشان مشکلات را تجربه کنند و این شانس را به آنها بدهید تا بزرگ شوند و رشد کنند. در این
شرایط حرفی نزنید، کاری هم نکنید. شاید این برای شما یکی از دشوارترین وظایفی است که برای بهبود خود باید انجام دهید.
هنگامی که فکر میکنید با تمام وجود میخواهید به دیگران بگویید چه کار کنند و آنها را نصیحت یا راهنمایی کنید، یا هر طور شده شرایط را به سود خود تغییر دهید، آرام بگیرید و هیچ کاری نکنید. به دیگران احترام بگذارید و این حق را به آنها بدهید خودشان تصمیم نهایی را بگیرند.
دوست داشتن واژه ایِ که بین ما انسان ها رایجِ، اما عشق واقعی عشقیِ که بدون حد مرز و معنوی باشه. معمولا خیلی از ما تمایل داریم به افراد خاصی محبت کنیم. در بعضی مواقع هم تمایل به محبت زیادی داریم و محبت اون ها رو دریافت کنیم ، چون دوست داشتن نیاز طبیعی و روانشناختی ماست. متاسفانه برخی ازما دست به روش های افراطی برای بیان محبت یا جبران محبت دیگران میزنیم و این مساله باعث آسیب رساندن به خودمان و گاها طرف مقابلمون می شه.
افراط و تفریط در محبت در نهایت منجر به ایجاد توقع می شه، برخی معتقدند انسان برای فردی می میرد که برایش تب کند اما روانشناسان می گویند برای کسی بمیر که برایت بمیرد! بنابراین به کسی محبت کنید که ارزش محبت و عشق شما را بداند. نباید فراموش کنیم که اگر طرف مقابل ظرفیت، توانایی تجزیه و تحلیل یا قدرت استدلال درست نداشته باشه احتمال داره که محبت های شما رو به تدریج به عنوان وظیفه تلقی کنه و اصطلاحا " لطف مکرر حق مسلم" شود.
توجه بیش از حد، عشق بیش از حد و محبت زیادی منجر به متوقع شدن و ایجاد حالت خودشیفتگی در افرادی میشه که ظرفیت کمتری دارن؛ این افراد هر گونه محبتی از طرف شما را حق خودشون می دونن، کافیه کوچکترین تغییری در رفتار شما ایجاد بشه تا به سرعت نسبت به اون واکنش نشون بدن و اعتراض خودشون رو اعلام کنن.
اگر ما به دنبال این باشیم که پاسخ محبت خودمون رو بگیریم در واقع به نوعی دنبال معامله هستیم و در این حالت به محض اینکه به اندازه ای که محبت کردیم، محبت دریافت نکنیم حس ناخوشایندی پیدا می کنیم.
حس محبت بدون توقع از طرف ما در نتیجه منجر به احساس خوب در طرف مقابلمون میشه بنابراین اگر یاد بگیریم بی قید و شرط محبت کنیم و بدون تلاش برای جلب توجه یا دریافت همان محبت از طرف کسی، کمتر دچار ناراحتی های روحی و حالت های افسردگی میشیم.
خیلی از ضرورت های زندگی ایجاب می کنه که هر کدوم از ما در موقعیت ها و شرایط زمانی مختلف با تامل در مسیر زندگی به ارزیابی و بازنگری خودمون و محیط اطرافمون بپردازیم.
همیشه این خطرات و گرفتاری ها به گرفتاری ها و تهدید های معمولی و رایج تبدیل نمی شن، گاهی این تهدید کننده ها در درون ما هستن و از اون ها غافل می مونیم، یکی از خطرات درونی که می تونه هر کدوم از ماها رو به طور خیلی جدی تهدید کنه، محبت مرضی و عواقب ناشی از اون که در نهایت با عث محبت زیادی میشه، هست.
اگر کسی رو به شدت دوست دارید تا حدی که نمی تونید تصور کنید روزی بدون او زندگی کنید ، توصیه می کنم مراقب و آینده نگر باشید.
گاهی ادم ها چون واقعا خیلی خوب هستن یا اصرار دارند خودشون رو خوب نشون بدن و یا حتی به عمد چنین نقشی رو بازی میکنن، در محبت و عشق و علاقه از همه ی حد و حدود می گذرن و خودشون رو نادیده می گیرن!
خیلی خوب بودن و شدت محبت می تونه نشانه ی نگران کننده ای باشه که نادیده گرفتن اون آسیب زا خواهد بود. در هر نوع ارتباط باید فاصله ها رو بشناسیم و رعایت کنیم تا از آسیب های احتمالی که ممکنه گریبان گیر ما بشه جلوگیری کنیم.
موضوعی که مطرح کردید را نمیتوان با یک جمله پاسخ دارد.
برای آگاهی بیشتری از خودتان پیشنهاد میکنیم دوره زنان باهوش را شرکت کنید.
چنانچه علاقمند به تهیه این دوره بودید میتوانید با شماره تماس 02188915004 ارتباط برقرار کنید.
پیروز باشید